آموزش و یادگیری انگلیسی

آموزش و یادگیری زبان انگلیسی

آموزش و یادگیری انگلیسی

آموزش و یادگیری زبان انگلیسی

آموزش اصطلاحات انگلیسی و اصطلاحات عامیانه - 10


That really made me feel embarrassed ,
واقعا باعث شد خجالت بکشم

but It didn't "faze" him a bit
اما اون یک ذره هم کَکِش نگزید


---------------------------------------



خیلی تلاش کردم که معلم خوبی باشم  اما توان انجام این کار رو نداشتم

I tried so hard to be a nice teacher, but
I didn't have it in me

وقتی توان انجام کاری رو در خودمون نمیبینیم I don't have it in me


----------------------------------------------------



پیج جملات کاربردی زبان انگلیسی

آموزش اصطلاحات انگلیسی و اصطلاحات عامیانه - 9




Fishy: suspicious, doubtful or questionable

Their leaving here at the same time looked fishy.
اینکه همزمان با هم اینجا رو ترک کردن، مشکوک به نظر رسید
--------------------------------



(A) close call: Something that is close to danger or an accident. ex.

"That was a close call! The train almost hit the motorbike."
چیزی نمونده بودا!/نزدیک بود قطار با موتورسیکلت تصادف کنه/قطار بزنه به موتورسیکلت
-----------------------

پیج جملات کاربردی زبان انگلیسی